جدول جو
جدول جو

معنی پلنگ دژ - جستجوی لغت در جدول جو

پلنگ دژ
(پَ لَ دِ)
نام یکی از بخش های سقز کردستان که پیشتر عرب لنگ نامیده میشد. (از مجموعۀ لغات فرهنگستان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(پَ لَ دِ)
موضعی است به سه فرسخ میانۀ جنوب و مغرب میناب و سه فرسخ بیشتر به مغرب پالنگری. (فارسنامۀ ناصری)
لغت نامه دهخدا
(پَ لَ دَ رَ)
دهی جزء دهستان بهنام پازکی در بخش ورامین از شهرستان تهران. در 4هزارگزی شمال ورامین. دارای 210 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(گَ دِ)
نام قلعه ای است که ضحاک در شهر بابل ساخته بود. (برهان). و ضحاک در آنجا (بابل) قلعه ای ساخته بود، آن را گنگ دز گفتندی، اکنون از آن تلی مانده. (نزههالقلوب چ دبیرسیاقی ص 39). رجوع به گنگ بهشت و بهشت گنگ شود، نام موضعی است در حدود مشرق که به قبهالارض مشهور است و آرامگاه پریان باشد و آنجا پیوسته روز و شب یکسان است یعنی هر یک دوازده ساعت. (برهان). دورترین شهری است درمشرق در اقاصی بلاد چین و واقواق، در میان این شهر وشهر سوس الاقصی نیمی از کرۀ ارض است به طول. (مفاتیح العلوم خوارزمی). در مینوخرد فصل 62 در فقرات 12 تا14 آمده: ’گنگ دژ در سرحد (ویمند) ایران ویج است’. چنانکه میدانیم گنگ دژ بنابه داستان ملی ساختۀ سیاوش پسر کیکاوس و داماد افراسیاب است و با خوارزم و پیرامون آن ارتباطی دارد. (یسنا ج 1 ص 48). اما گنگ که در اوستا کنگه نامیده شده در آیین مزدیسنا و در داستان ملی ما معروف است و آن شهری است که سیاوش پسر کیکاوس در مدت مهاجرت خود از ایران در توران زمین ساخت... (یسنا ج 1 ص 55). در فصل 29 بندهشن در فقرۀ 10 مندرج است گنگ دیز در طرف مشرق چندین فرسنگ دور از دریای فراخکرت است، ظاهراً از دریای فراخکرت که در اوستا وروکش آمده و لفظاً به معنی فراخ کش یا فراخ کنار است همان دریای خزر اراده شده است، بنابه مندرجات کتب تواریخ و ادبیات ما گنگ در همسایگی خوارزم (خیوه) واقع است. مینوخرد در فصل 62 در فقرات 13 تا 14 مینویسد گنگ دیز در طرف مشرق در سرحدّ ایران ویج است، فرخی گفته:
ز کوه کیلان او راست تا بدان سوی بر
ز آب خوارزم او راست تا بدان سوی گنگ.
مارکوارت گنگ را سمرقند که پایتخت سغد است دانسته است. (ایضاً یسنا ج 1 صص 55- 56). و رجوع به گنگ و گنگ بهشت وبهشت گنگ شود:
کنون بشنو از گنگ دژ داستان
بدین داستان باش همداستان.
فردوسی.
که چون گنگ دژ در جهان جای نیست
چنو شارسانی دلارای نیست.
فردوسی.
پرستنده بودم بدین کوهسار
که بگذشت بر گنگ دژ شهریار.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
نعره ی پلنگ
فرهنگ گویش مازندرانی
خشم و کینه ی مزمن به شیوه ی انتقام جویی پلنگ
فرهنگ گویش مازندرانی
در جنگندگی روش پلنگ داشتن، شبیه پلنگ
فرهنگ گویش مازندرانی
یکی از رودخانه های بخش کلارآباد عباس آباد
فرهنگ گویش مازندرانی
از روستاهای کوهسار فندرسک استارآباد، از توابع دهستان بندپی بابل، نام مرتعی در منطقه ی آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
محلی در جنگل منطقه ی کردکوی
فرهنگ گویش مازندرانی